وبلاگ ناهیدوبلاگ ناهید، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 20 روز سن داره

در جست و جوی یک رویا

شوخی خدا

                عشق او شوخی زیبایی بود که خداوند با قلب من کرد ! زیبا بود امّا... شوخی بود ! حالا .... او بی تقصیر است ....! خدای او هم بی تقصیر است ! من تاوان اشتباه خود را پس میدهم . . . ! تمام این تنهایی تاوان « جدّی گرفتن آن شوخی » است .... ناهید نوشت : امروز دلم ابریست . دلم میخواهد ببارم آنچنانی که در بارش اشکهایم غرق شوم و حتی اثری هم از من باقی نماند . گویی که انگار هیچ وقت نبوده ام . هوای امروز هم بارانیست . انگار آسمان هم غمگین است . دلم می خواهد سرم را روی زانوهای خدابگذارم و گریه کنم دلم میخواهد به آغوشش پناه ببرم و او...
22 مهر 1392

باز هم پاییز

راستی خدا دلم هوای دیروز را کرده هوای روزهای کودکی را دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم و دوباره تمرین کنم الفبای زندگی را میخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهایی که دل شکستم و دلم را شکستند دلم میخواهد این بار اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان هر چه میخواهید بکشید این بار تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو دلم میخواهد این بار اگر گلی را دیدم آن را نچینم دلم میخواهد … می شود باز هم کودک شد؟؟ راستی خدا! دلم فردا هوای امروز را می کند ناهید نوشت : بازهم پاییز , باز همان فصل هزار رنگ خاطره ها . یاد پاییز آن سال ها بخیر . همان پای...
1 مهر 1392
1